من همین منم که می بینی


من دارم عوض می شوم مرد ، توی همین چند ثانیه ی اخیر ...

که زل بزنم توی چشم های خودم و راست بگم در مورد جایی که کبود شده

من داغ کردم همه ی زندگی مو

که اینجا از خودم بنویسم که یک سال پنهونش کردم ، "شبـــیه" ویژگی خوبی نبود ، بیا از خودم برات بگم

من خودمم حالا ، بدون ترس شبیه نبودن

که از خودم بنویسم

اینا هیچی ...

حالا خوب شد حالت؟ 


+ برای روزهایی که رفت فراموشم

من اَسخف مخلوقاتم


این همه تاویل مشابه برای چیته؟

بیا با کلمات بازی نکنیم 

قصه ی "ورود از مخرج" بود  و "خــــــــروج ازمبدا"

جایی که تو کردی و

راهی که من رفتم


بولار آخرلریدی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ای تـــُـــ رنج ، از چـــه تـــو رنـجـیـده ای؟


۱۰۱. من باید می مُردم

اگه زندگی رو اونقدری که باید جدی می گرفتم 

شوخی بدی بود این

اگه زنده بودم هنوز ..




نسبت من ِ و جایِ خالیِ تو



دستی که قطع می شه هم می تونه بخاره یا درد بگیره