تعبیر ها متفاوتند
اون چیزی که من رو می سازه یک مصدره
نه یک فعل
من به عبارت چشم های تو یعنی چی؟
من برای تو چندم شخص ام؟
اول شخص مفرد
من فقط هیچی بهت نمی گم فقط نگات می کنم
تو برای من اول شخص مفرد..تو اونجا که تو نظرات هم زدی ج دادم..
با اجازه ما به خودمان گرفتیم و جواب هم دادیم
اجازه لازم نداره ، برداشت آزاده
شما اصلا خودِ شخصی!
تعارف می کنی؟ !
شما ۵۰٪ از اول شخص مفرد.
من تا اینجا که همه بودم هیشکی من نیست من هیشکی نیستم پس هیشکی هیشکی نیست و من خودم نیستم دلم واسه آفام چه تنگ شده دم شما هم گرم راستی
چ اهمیتی دارد آدم چندم شخص باشد .. مهم شخصیت داشتنش است .. ک تو داری .. تو در ذهن من یک شخصیت مثبت و خوب داری.
قضیه در واقع چند شخص بودن نیست گلاره می خوام بگم تعبیر ها متفاوتن و این چند وجهی بودن ما از تعبیر های دیگرانه
ببخش نیم من جان .. فراموش کردم و این اشتباه من بود:(
فدای سرت کم سعادتی من بود
اول شخص جمع با خودم :دی
دمت گرم که همیشه متفاوتی
دوستانه اش دوم شخص مفرد و رسمی اش دوم شخص جمع.
دوتاش دوتاس آقا سعید حالا جدی کدومشم؟
دوم شخص مفرد ....دوم شخص جمع ! ولی نیم از اول شخص مفرد !!!
شما که تمام این نیمه ای راستی رها بیا حرف بزنیم یکم ..
اون شناختی که من از تو دارم فکر نمیکنم دنبال جواب صریح برای علامت سوال آخر باشی ....
البته شما خوب شناختی حالا دنبال چی ام به نظرت؟
سلامهمین که عجالتاً «شخص» محسوب بشم کافیه! بعداً می رسیم به اینکه چندم شخصم!
شخص؟ یا مشخص ؟
شما برای من، تو هستی.همان که وقتی همه من هستن تو نیم منی.
شایدم فقط دارم القا می کنمکه نیم منم یا ادعا می کنم که خاصم !!!
برای "او" که یک "هیچم شخص دور"، "تو" را نمیدانم ...
تو برای من یک اوی دوست داشتنی هستی!
گذر ِ واژه ها چیزی را ثابت نمیکند ..من به عبارت چشم های تو فقط دیده میشوم .. جزر گرفته میشوم .. و در آخر حل خواهم شد ..من به عبارت چشم های تو فقط میبازم هرچه را که دارم و آنچه را که تو روزی میخواستی به من بدهی ..(بابا لنگـ دراز این افکار را در پاسخ به این نوشته ی زیبا به زبان آورده، لطفا کسی به خود نگیرد..)
سوم شخص جمع چندم چند چند من خیلی بامزم ... زمستونم فصل رپیه .....
هر شخصی که باشی مفردی... یک دونه ای اصلا" :)
برای من ترنجی...گاهی خوشحال...گاهی ناراحت...گاهی عصبانی و گاهی آروم.ترنجی که وقتی پیداش کردم خیلی دوستش داشتم.اما...اما نمی دونم چرا! هر وقت داشتی خاص می شدی, زدی خرابش کردی.
هرچقدر هم که تعبیرها متفاوت باشن، هویت ها تغییر نمی کنن.. و توام یک هویت عزیز داری..
چه عمیق بود نیم من جان همچنان دارم بهش فکر میکنم ;)
اول شخص مفرد
من فقط هیچی بهت نمی گم
فقط نگات می کنم
تو برای من اول شخص مفرد..
تو اونجا که تو نظرات هم زدی ج دادم..
با اجازه ما به خودمان گرفتیم و جواب هم دادیم
اجازه لازم نداره ، برداشت آزاده
شما اصلا خودِ شخصی!
تعارف می کنی؟ !
شما ۵۰٪ از اول شخص مفرد.
من تا اینجا که همه بودم
هیشکی من نیست
من هیشکی نیستم
پس هیشکی هیشکی نیست
و من خودم نیستم
دلم واسه آفام چه تنگ شده
دم شما هم گرم راستی
چ اهمیتی دارد آدم چندم شخص باشد .. مهم شخصیت داشتنش است .. ک تو داری .. تو در ذهن من یک شخصیت مثبت و خوب داری.
قضیه در واقع چند شخص بودن نیست گلاره
می خوام بگم تعبیر ها متفاوتن و این چند وجهی بودن ما از تعبیر های دیگرانه
ببخش نیم من جان .. فراموش کردم و این اشتباه من بود:(
فدای سرت
کم سعادتی من بود
اول شخص جمع با خودم :دی
دمت گرم که همیشه متفاوتی
دوستانه اش دوم شخص مفرد و رسمی اش دوم شخص جمع.
دوتاش دوتاس آقا سعید
حالا جدی کدومشم؟
دوم شخص مفرد ....دوم شخص جمع !
ولی نیم از اول شخص مفرد !!!
شما که تمام این نیمه ای
راستی رها بیا حرف بزنیم یکم ..
اون شناختی که من از تو دارم فکر نمیکنم دنبال جواب صریح برای علامت سوال آخر باشی ....
البته شما خوب شناختی
حالا دنبال چی ام به نظرت؟
سلام
همین که عجالتاً «شخص» محسوب بشم کافیه! بعداً می رسیم به اینکه چندم شخصم!
شخص؟ یا مشخص ؟
شما برای من، تو هستی.
همان که وقتی همه من هستن تو نیم منی.
شایدم فقط دارم القا می کنمکه نیم منم
یا ادعا می کنم که خاصم !!!
برای "او" که یک "هیچم شخص دور"، "تو" را نمیدانم ...
تو برای من یک اوی دوست داشتنی هستی!
گذر ِ واژه ها چیزی را ثابت نمیکند ..
من به عبارت چشم های تو فقط دیده میشوم .. جزر گرفته میشوم .. و در آخر حل خواهم شد ..
من به عبارت چشم های تو فقط میبازم هرچه را که دارم و آنچه را که تو روزی میخواستی به من بدهی ..
(بابا لنگـ دراز این افکار را در پاسخ به این نوشته ی زیبا به زبان آورده، لطفا کسی به خود نگیرد..)
سوم شخص جمع

چندم چند چند
من خیلی بامزم ... زمستونم فصل رپیه .....
هر شخصی که باشی مفردی... یک دونه ای اصلا" :)
برای من ترنجی...گاهی خوشحال...گاهی ناراحت...گاهی عصبانی و گاهی آروم.
ترنجی که وقتی پیداش کردم خیلی دوستش داشتم.
اما...اما نمی دونم چرا! هر وقت داشتی خاص می شدی, زدی خرابش کردی.
هرچقدر هم که تعبیرها متفاوت باشن، هویت ها تغییر نمی کنن.. و توام یک هویت عزیز داری..
چه عمیق بود نیم من جان همچنان دارم بهش فکر میکنم ;)