در مورد حال این پستت باید بگم : چاره ایی نیست گاهی وقتا برای بدست آوردن خیلی چیزا باید خودزنی کرد گاهی هم یه تیربار دستت میگیری و چشمت را میبندی و دستتو میذاری رو ماشه و یه دور ۱۸۰ درجه ایی میزنی ... وقتی چشم باز میکنی ... میبینی یه مشت از آدمای بد و خروار خروار از آدمای خوب دور و برت رو پر پر کردی بعد میفهمی تو اونا نکشتی ... تو خودتو کشتی هر وقت کسی آمد و گفت فراموشم کن بهش بگو : من فراموشت میکنم. تو چی ،میتونی منو فراموش کنی ؟ خودتو چی ؟ می تونی ؟
شاید برای خیلی ها کامنت ندم اما برای تو نتونستم برخی را اگر بخوام فراموش کنم هم نمیتونم یعنی یک چیزی هست که نمیزاره یک حس خوب یک راحتی خیال یک بده بستان خاص اهان بهترین تعریفش "مهر" هست. منتظر اجابت دعوت هستم با تاریخ و هماهنگی با همراه همیشه گی ات.
چه اشکالی داره که حرفاتونو تو دلم بخونم؟
آقا مگه زوره ؟! نمی خوام فراموش کنم !!
هوووو می خورمت
مگه من ترس دارم زنگ بزنی
منم گاهی می خوام برم تو خاطرات اما راشو بلد نیستم هنوز !!!!
من عاشق خوندن حرفای شمام رفیق
با من که نبودی
پس من حرفی نمیزنم جز اینکه بگم سیایت همیشه خوب نیست دوستش ندارم
:)
چطور؟؟؟
ما هم دوست داریییییم!!!!!
سلام
چه عجب ...
خوشحال شدم کامنتت رو دیدم
در مورد حال این پستت باید بگم :
چاره ایی نیست گاهی وقتا برای بدست آوردن خیلی چیزا باید خودزنی کرد
گاهی هم یه تیربار دستت میگیری و چشمت را میبندی و دستتو میذاری رو ماشه و یه دور ۱۸۰ درجه ایی میزنی ...
وقتی چشم باز میکنی ...
میبینی یه مشت از آدمای بد و خروار خروار از آدمای خوب دور و برت رو پر پر کردی
بعد میفهمی تو اونا نکشتی ... تو خودتو کشتی
هر وقت کسی آمد و گفت فراموشم کن بهش بگو :
من فراموشت میکنم. تو چی ،میتونی منو فراموش کنی ؟
خودتو چی ؟
می تونی ؟
+این پستت حالمو گرفت .چون از فراموشی متنفرم.
از دل نرود هرآنکه از دیده برفت...
شاید برای خیلی ها کامنت ندم اما برای تو نتونستم
برخی را اگر بخوام فراموش کنم هم نمیتونم یعنی یک چیزی هست که نمیزاره یک حس خوب یک راحتی خیال یک بده بستان خاص اهان بهترین تعریفش "مهر" هست.
منتظر اجابت دعوت هستم با تاریخ و هماهنگی با همراه همیشه گی ات.
نمیشه اصرار نکن
من سراپا گوش هستم و حرفهات را میشنوم
نسرین؟



چی بپوشم؟
ایکون یک عدد شهلای ذوق کرده
مرسی اقاااا سعیددد
هووم .. گاهی باید فراموش شد .. اما شما رو نمی شه .. یعنی من یکی ک نمی تونم .. ترنج و نیم من جفتشان در ذهنم می مانند ..
تو رسما خلی..
جان خودم..
راس میگم جون ترنج
این افسردگیها مقطعی هست.
چه تدابیری؟ چه سیاستی؟ من چرا پرتم از قافله؟
تدابیری که واسه ادیت شدن دیگران انتخاب کردم
سیاستی که واسه آینده ی دیگران پیش گرفتم
چیزی نیست
هیشکی چیز خاصی نفهمید
من هم همان کامنت آنوش!