دچار درون هم زیستی با خود شده ام .
ترنج نطفه ای بود که ۹ ماه در من زندگی کرد و حالا من درونش زندگی می کنم .
ترنج زاده ی یک سال نزدیکی من با دنیاست.
ترنج تمام یک دختر بود ، یک جیپسی که آوارگی ش مقیم اینجا شد .
ترنج نیمی از من بود که درون نیمه ی دیگرم رشد کرد .
ترنج "من رنج " ِ من بود ، که تبدیل شد به " مـــــ ــرنج "
من یاد گرفتم برای شکستن تابو ی هرچیز لازم نیست تیشه برداری ، کافیه هم نشین کوچکترین هاش کنی
مثل "نیم من " که من رو از مرکزیت دنیام خارج کرد
+ کسی هست که من خیلی بهش مدیونم ، استاد نازنینم رضا افشاری که برای من خیلی بیشتر از یک دوست ِ
+ بهار نارنج من ، تولدت مبارک
+ احتمالا اسم اینجا از ترنج به مــــَـ ــرنج تغییر میکنه
تولد ترنج مبارک
ممنون
پس نیم من ما یه سالش شد . تولدش مبارک
یک اسمی آدرسی آخه !!
نیمی از من شما یک سالش شد
تولش مبارک با هر اسمی خواندنیه و ستودنی
ممنون فاخته جان
عزیزم تولد یک سالگی وبلاگت مبارک..



در واقع میشه گفت تولد خودت مبارک..
میبوسممت اینجچا شکلک بوس پیدا نکردم!
ممنون
تو می دونی که این واقعا منم
این خیلی خوبه
اره واسه همین گفتم تولد خودت مبارک ...

نوشته هات حرفات همیشه برام حرمت دارن..
خودت که ته دنیامی...
یکی از حسن های این وبلاگ پیدا کردن یک دوست خوب بود
عاشق عنوان شدم..
گفتم به از ترنجی لیکن به دست نایی
عنوان هم از صبه داره می گه عاشق تو شده
واقعا ؟





فقط از صبح؟
تو که میدونی من ذاتا ادم شیرینی ام!
دیگه قبلش رو نمی دونم
خوب شهلا جان ، مادر ، بیا مثل بچه آدم چت کنیم دیگه
خب چتم میکنیم دیگه
اومدم اونورررررررررررررر
دقیقا همونور
هوس کردم بازم امشب زیر بارون و تو خیابون به یادت اشک بریزم طبق معمول همیشه
آخه وقتی بارون میاد،رو صورت یه عاشق مثل من حتی فرق اشک و بارون دیگه معلوم نمیشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیر بزاره؟؟؟ آره بخند بخند که حالم خنده داره،،آره بخند بخند که حالم خنده داره
این عشق یک طرفه من رو کشونده تو خیابونو میخوام توی این خلوت کسی دور و برم باشه
نه پلکام روی هم میرن،،نه دست میکشم از گریه نه میخوام برف بیاد بارون،نه چتری رو تنم باشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیر بزاره آره بخند ،،،، بخند که حالم خنده داره
نه پلکام روی هم میرن،، نه دست میکشم از گریه نه میخوام برف بیاد بارون،، نه چتری رو تنم باشه
امشب چشای من مثل ابرای بهاره نخند به حال من که حالم گریه داره
چرا گریم نمیتونه رو تو تاثیر بزاره؟؟؟؟ آره بخند بخند که حالم خنده داره
**********************
این شعر رو داشتم گوش می کردم ! کپی کردم !
آهنگ بخند ترانه ، ملودی و تنظیم : محسن یگانه
**********************
تولدت مبارک وبلاگ
ممنون دوست جان
دختر نارنج و ترنج ِ دوست داشتنی ِ ما یک ساله شد....تبریــک
ممنون دوست جان
مثه یه صحنه فیلم میتونه باشه پست بالایی
کو آهنگ؟
فکر کنم با firefox باز بشه
بیا پایین تا لود بشه
آره
توی یک زمان خاکستری و سرد
توی یک زمان پر نور رو گرم
لب های تو ، بوسه بی هوا ی تو
و چشم من که می پرد به هوای تو
خواستیم برای پست بالا نظر بزاریم نشد
این شد که مجبور شدیم بیاییم اینجا حداقل یه تبریکی بگیم.
ممنون
هم تبریک بخاطر تولد .. البته با تاخیر که پوزش میطلبم..
و هم تولد یه اسم جدید هم میتونه مبارک باشه..
احساس میکنم وقتی یه پست بسته است و نظر خواهی نداره نباید نظر بدم.. چون اگه قرار بود نظر داده بشه حتمن باز بود..
بعضی پستها فقط خوندنین..
ممنون
نه . من بر اساس یک حس لحظه ای کامنت دونی یک پست رو می بندم
اگر حرفی باشه هرجای این صفحه می تونید بگید
اینجا هیچ قانونی نداره
....ها کن.. به مفاهیم دو نفره.. انسان دو نفره.. تردید دو فره.. خواب های دو نفره... بالشت های دو...
ها کن و دیکشنری ات را هم فراموش نکن
سلام آقاییی که من از نوشته ی شما الهام گرفتم
البته من فکر می کردم اونجا یک خانوم می نویسه
نمی دونم چرا، شاید چون اون قرمز اغواگر ی که حرفشو می زنید تونالیته زنانه داشت
یاد یک پست خودم افتادم ، گرچه ربطی نداره به هم
در تدارک این حرف بودم : ' صدای نفس هایت رگ خواب رگ های من را خوب می داند
هــــــــــــا کن ، چهل گیس می شود دست های من '
همیشه عینک بزن..
میگیری که چی میگم؟
صداتو بعدها میشنوه..
انگار یه مفهوم دو نفره اول با حضورت بعد تبودت و صدات...
آره ، تازگی ها خوب می فهمم متاسفانه
صدا حجمی رو پر میکنه که تا دیدن راهه
حالا گیریم این صدا انعکاس یک هق هقه
منقطعه ، می دونی چی می گم؟
حالا که رفته ای
پرنده ای می آید حوالی همین باغ روبرو
هیچ نمی خواهد
فقط می گوید کو کو...
حس خوبی که ترنج به من میده مرنج نمی ده ها
تولدش مبارک کلی تا
واقعا واقعا واقعا قشنگ بود
و اینکه واسه من بود خیلی مزه داد
مرنج هنوز واسه خودمم اهلیت نداره
البته همون چیزیه که تو این یک سال در من عوض شد
در مورد حرفی که پای کامنتم زدی هم سر حوصله میام حرف می زنم
انصافا اون تورنج و من رنج و اون رنج هاشو که بزاریم کنار
خودت خیلی دیووونه ای
برا این هست که دوستت دارم و میام مطالبتو می خونم
سلام دیووونه
والا دیوونه رو که نمی دونم چرا می گی
در هر حال مرسی بابت لطف و صمیمیتت
اما لااقل یه نشونه واسه اسمت بذار
چون اینجا یه مریم دیگه ام میاد
اره می گیرم..
میفهممت
می دونی یه چمله هست که میگه "موسیقی فاصله ی میان نت هاست"
پس من زیاد نگران اون قطع و وصل نیستم
....
فرق میکرد اقا بودنم ....حتی همین پست بعدی... شما
بنویس... حتی با اقتباس غیر مستقیم...
...برای خاطر بچه های باغ معین... سه شنبه... بادی دیلدینگ.. تاکسی قرمزی... نوازش مرغ عشقو... تانژانت ۴۵ درجه. رودهن... برای...خاطر کلمه ها..
ما که مشکلی نداشتیم با هم که شما یکهویی مرد ظاهر شدید آخه
چرا آخه؟
می دونی قضیه اقتباس نیست
قضیه اینه که من با اون نیم خطی شما دقیقا توی یک فضایی قرار گرفتم که برای من قابلیت زایایی داشت
این همون چیزیه که من از راوی انتظار دارم
فضا سازی حتی برای یک کلمه ای هاش
آره آقای انار ها خون به پا می کنند این هدف غایی کلمه است ، ایجاد یک مواجه بین ذهن مخاطب و متن ، چیزی که من مبتلاش شدم در صفحه ی سیاه شما
و اینکه این کلمات جیره ی امروز من از امروز شماست
سلام
از اینکه اینجا هستم خوشحالم. حس میکنم حس نوشت های شما که در آینده نوشته خواهد شد خواندنیست....
منتظرم که بیشتر بخوانم....شاید بیشتر یادم بیاید ...!
حافظه ی مونث من که یاری می کنه
اندازه ی وجود داشتنت
به خوب و بدش فک نکن خودت باش اونی که میخوای
حالا شما حرص نخور دوست جان
مطالب قشنگی بود
نمیدونم چی باید بگم ...
شاید چون نزدیکتم نمیتونم چیزی بگم.
قضیه همانست که بود
یک جمله نذر کامنت شما دوست جان
برای کار هرکسی همونقدر ارزش قائل شو که برای اون انجام دادنش سخت بوده
واینکه
این ندانستن تو
قصه ی نزدیکی من و چشم دوربین تو است
اره نزدیکیم اما با چشمای دوربین..
کاش زودتر .........
kam shodanet khube
dustesh dashte bash ..
sorry ba mobilam. farsy nadare .
ممنون که با موبایل هم میای و می خونی
این لطف شما رو نشون می ده