شهری که گورستان نداشت رحم زنان یائسه میزبان جنازه هایش بود .
قحطی مفرد "زن" ، جایی که زن نشت نمی کند، جایی که زن سرایت نمی کند
همه ی یائسه های شهر حامله شدند
و دیگر هیچ زنی زاده نشد
' من می گم زنانگی عنصری سیال ورای نوع بشر ِ '
زن یک حادثه است
و باکره گی متهورانه ترین خیانت به هستی ِ
ژوز ساراماگویی بود تا حدودی
۱۰ دقیقه منتظرم ببینم چی می خوای بگی
حالا چی هست این ؟
زن ها احساس گناه می کردند؟
شاید ترس میراث آن ها بود...
من در مقام ارائه ی پیشنهاد این وضعیت ایستادم نه برداشت
ولی در هر حال میراث به بازمانده ی این وضعیت می رسه . خروجی اینجا اصلا زن نیست
و شاید ترس!
سلام
باکرگی متهورانه ترین خیانت به هستی است چرا ؟
و چرا حاملگی وبه عبارت دیگر زایش اینهمه تقدس داره اینجا و چرا زن یک حادثه است خیلی فمینیستی نیست ؟؟؟
چرا اینهمه زن بودن موجب ارزشمندی ست درحالیکه صرف نظر از موهبتی که خدا به اوداده و خودش در ایجاد آن اصلن نقشی نداشته و وقتی در ایجاد این کمیت نقشی نداره چرا بابتش امتیاز مثبت می گیرد ؟؟
خیانت ِ چون همه چیز در هستی کامل آفریده شده و اگر ناقصه مثل آدم نیمه ای داره
به نظرم باکره گی دهن کجی به این حقیقته
البته نمی خوام انقدر کلی در این مورد نظر بدم
من چیزی رو تقدیس نمی کنم ُ می دونی کلا اهل حرف زدن و کارایی که با حرف انجام می شه نیستم ، مثل تقدیس . اینجا فقط زایش اتفاق می افته، نه بیشتر و نه کمتر ، زایش هم یه جزئی از اتفاقی که داره می افته است
توی متن ام توضیح دادم که به نظرم زنانگی ورای انسانیت یه فاکتوره، یه ویژگی ِتغلیظ شده است . زن برای من جای فکر داره ، همین .زنانگی من رو درگیر می کنه
و اینکه زن پوینت مثبتی از من دریافت نمی کنه میتیل جان ، خودش چیزی داره که اصلا کاری با مثبت و منفی بودنش ندارم
نگه داری ِ باکرگی, محکومیت مادام العمر است این جا.
موجوداتی که فقط ادای زن بودن رو در می آرن.
هرچی بیشتر فکر می کنم کمتر می فهمم. اصلن نمی فهمم.
حرفی یومیه ندارم در این مورد یکی جان
من اما خیلی می فهمم , خیلی, در حدی که می فهمم نمی فهمم و مهمتر از اون اینکه قرار هم نیست بفهمم
زن لحظه ای بیش نیست و باکره گی ابزاری برای به سخره گرفتن زمان.
تو به وقتی که سی دی گیر کرده باشه و یک لحظه رو ۱۰۰۰ بار پخش کنه بهش میگی آهنگ؟؟
اگه به قول تو زن یک لحظه باشه قشنگیش به همون یک لحظه محرض شدنش هست
تو هیچ وقت با مخاطبات ارتباط بر قرار نمی کنی؟؟ جواب نمی دی؟
بستگی داره من کی باشم ، مولف یا راوی ؟
بعدشم زیر همه ی نظرات این پست که پر ِ، این ام یه جور ارتباطه
مخاطب جان تو بگو شاید جواب هم دادم، بیشتر در همون لحظه اتفاق می افته حرف هام، بر حسب قصد و غرض نیست ، باور کن روش فکر نمی کنم آقا حمید ، اتفاقا بدم هم نمی آد
شعرهات قشنگ هستند. مرسی
پرده هایی دریده شده تو این عصر که از بین رفتن باکرگی در مقابلش به چشم نمیاد...چشم ها را بایدشست